ماه عسل (کوچه خاطرات 1)
عزیز دلم امیر محمد جان: یک ماه شیرین برماگذشت. ماهی که تو با حضورت کنار ما اون رو تبدیل به یک ماه شیرین ورویایی کردی . عزیزم تو این یک ماه خیلی بچه خوبی بودی و کم گریه کردی و مامان و بابایی رو اصلا اذیت نکردی. و اما کارا وعکس العملهای تو در این یک ماه: نازنینم تو همون روزای اول (تقریبا 20 روزگی) می خندیدی. به نور عکس العمل نشون می دادی و وقتی می خواستیم ازت عکس بگیریم چشاتو می بستی به همین دلیل تو این یک ماه نتونستیم یه عکس با چشم باز ازت بگیریم. صداهای بلند را تشخیص می دادی و وقتی که خواب بودی اگه صدای بلند می شنیدی ناراحت می شدی و جیغ می زدی. به پهلو می خوابیدی و دمر می شدی و م...