امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

ماه پیشونی

کوچه خاطرات13

1394/4/12 22:17
نویسنده : مامان جون
372 بازدید
اشتراک گذاری

وروجک من...

هرروز با نمکتر ودوست داشتنی تر از قبل میشی و خیلی هم شیطون.یکسره از مبلها بالامیری. ازبالای مبل میری بالای کابینت آشپزخونه.

 

نازنین من این روزا خیلی کارم زیاده وفرصتی برای نوشتن وبلاگ ندارم.

یکسالگیت تموم شده .حالا دیگه حسابی راه می ری بیشتر وقتا می دویی خیلی بامزه.

همش دوست داری یکی دنبالت کنه و باهات بازی کنه و توهم بدویی.

صبحها پیش مامانی می مونی تا ظهر که من از سرکار برگردم.

شنیدم کلی هم بهت خوش می گذره با مامانی صبحها میری پارک وکلی بازی می کنی ، می دویی.تاب سواری می کنی ،سرسره بازی می کنی وبا چمنها بازی می کنی وخوش می گذرونی. نوش جونت عزیزم . دست مامانی هم درد نکنه.

مدام گوشی های من وکنترل های تلویزیون رو میبری و تو اتاق خودت قایم می کنی منم همش باید دنبالشون بگردم.

این ماه از زندگیت هم با کلی شیطنت داره سپری میشه ..

اینم چندتا عکس از شیرین کاریات و دسته گلات...

شکستن ظرف وظروف یکی از کارای روتینت شده.

دیگه نمیزاری من موهاتو شونه کنم .دوست داری خودت این کارو بکنی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه پیشونی می باشد